ايسنا: 29 ذيالقعده مصادف با سالروز شهادت حضرت امام محمد تقي جوادالأئمه (ع ) است، امام جواد (ع) در اين روز در سال 220 ه به زهر معتصم به شهادت رسيدند، هنگام شهادت از سن مبارکشان 25 سال و سه ماه و 12 روز گذشته بود. در شهادت آن حضرت 5 ذيالقعده، 11ذيالقعده، 5 ذيالحجه سال 219 ه، 6 ذيالحجه، آخر ذيالحجه هم گفته شده است.
نگاهي به ولادت و زندگاني
امام نهم شيعيان حضرت جواد (ع) در سال 195هجري در مدينه ولادت يافت. نام مبارکشان" محمد" معروف به "جواد" و "تقي" است. القاب ديگري مانند: " رضي" و "متقي" نيز داشته، ولي "تقي" از همه معروفتر است. مادر گرامياش سبيکه يا خيزران است که اين دو نام در تاريخ زندگي آن حضرت ثبت شده است. امام محمد تقي (ع ) هنگام وفات پدر 8 ساله بود. پس از شهادت جانگداز حضرت رضا عليه السلام در اواخر ماه صفر سال 203 ه مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (ع) انتقال يافت. مأمون خليفه عباسي که همچون ساير خلفاي بني عباس از پيشرفت معنوي و نفوذ باطني امامان معصوم و گسترش فضايل آنها در بين مردم هراس داشت، سعي کرد ابن الرضا را تحت مراقبت خاص خويش قرار دهد. " از اينجا بود که مأمون نخستين کاري که کرد، دختر خويش ام الفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (ع) درآورد، تا مراقبي دايمي و از درون خانه، بر امام گمارده باشد. رنجهاي دايمي که امام جواد (ع) از ناحيه اين مأمور خانگي برده است، در تاريخ معروف است ".
حضرت جواد (ع ) در دورهاي که فرقههاي مختلف اسلامي و غير اسلامي در ميدان رشد و نمو يافته بودند و دانشمندان بزرگي در اين دوران، زندگي ميکردند و علوم و فنون ساير ملتها پيشرفت نموده و کتابهاي زيادي به زبان عربي ترجمه و در دسترس قرار گرفته بود، با کمي سن وارد بحثهاي علمي گرديد و با سرمايه خدايي امامت که از سرچشمه ولايت مطلقه و الهام رباني مايه گرفته بود، احکام اسلامي را مانند پدران و اجداد بزرگوارش گسترش داد و به تعليم و ارشاد پرداخت و به مسائل بسياري پاسخ گفت.
مکتب علمي و شاگردان امام جواد (ع)
يکي از ابعاد بزرگ زندگي ائمه ما، بعد فرهنگي آنها است. اين پيشوايان بزرگ هرکدام در عصر خود فعاليت فرهنگي داشته در مکتب خويش شاگرداني تربيت ميکردند و علوم و دانشهاي خود را توسط آنان در جامعه منتشر ميکردند، اما شرائط اجتماعي و سياسي زمان آنان يکسان نبوده است، مثلا در زمان امام باقرعليه السلام و امام صادق عليه السلام شرائط اجتماعي مساعد بود و به همين جهت ديديم که تعداد شاگردان و راويان حضرت صادق عليه السلام بالغ بر چهار هزار نفر ميشد، ولي از دوره امام جواد تا امام عسکري عليه السلام به دليل فشارهاي سياسي و کنترل شديد فعاليت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعاليت آنان بسيار محدود بود و از اين نظر تعداد راويان و پرورش يافتگان مکتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق عليه السلام کاهش بسيار چشمگيري را نشان ميدهد.
بنابراين اگر ميخوانيم که تعداد راويان و اصحاب حضرت جواد عليه السلام قريب 110 نفر بودهاند و جمعا 250 حديث از آن حضرت نقل شده، نبايد تعجب کنيم، زيرا از يک سو، آن حضرت شديدا تحت مراقبت و کنترل سياسي بود و از طرف ديگر، زود به شهادت رسيد و به اتفاق نظر دانشمندان بيش از 25 سال عمر نکرد!
درعين حال، بايد توجه داشت که در ميان همين تعداد محدود اصحاب و راويان آن حضرت، چهرههاي درخشان و شخصيتهاي برجستهاي مانند: علي بن مهزيار، احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطي، زکريا بن آدم، محمد بن اسماعيل بن بزيع، حسين بن سعيد اهوازي، احمد بن محمد بن خالد برقي بودند که هر کدام در صحنه علمي و فقهي وزنه خاصي به شمار ميرفتند، و برخي داراي تاليفات متعدد بودند.
از طرف ديگر، روايان احاديث امام جوادعليه السلام تنها در محدثان شيعه خلاصه نميشوند، بلکه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نيز معارف و حقايقي از اسلام را از آن حضرت نقل کردهاند. به عنوان نمونه «خطيب بغدادي» احاديثي با سند خود از آن حضرت نقل کرده است. هم چنين حافظ «عبد العزيز بن اخضر جنابذي» در کتاب «معالم العترة الطاهرة» و مؤلفاني نيز مانند: ابوبکر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبي، و محمد بن مندة بن مهربذ در کتب تاريخ و تفسير خويش رواياتي از آن حضرت نقل کردهاند.
نحوه شهادت حضرت
درباره آمد و شد امام در مدينه و احترام مردم نسبت به آن حضرت، اطلاعات مختصري در پارهاي از روايات آمده است.
فراخواني آن حضرت به بغداد، در سال 220، توسط معتصم عباسي، آن هم درست در همان اولين سال حکومت خود، نميتوانست بي ارتباط با جنبههاي سياسي قضيه باشد. به ويژه که درست همان سال که حضرت جواد عليه السلام به بغداد آمد، رحلت کرد؛ اين در حالي بود که تنها 25 سال از عمر شريفش ميگذشت. عناد عباسيان با آل علي عليه السلام به ويژه با امام شيعيان که در آن زمان جمعيت متنابهي تابعيت مستقل آنها را پذيرفته بودند، شاهدي است بر توطئه حکومت در شهادت امام جواد عليه السلام. همچنين خواستن آن حضرت به بغداد و درگذشت وي در همان سال در بغداد، همگي شواهد غيرقابل انکاري بر شهادت آن بزرگوار به دست عوامل عباسي ميباشد.
مرحوم شيخ مفيد، با اشاره به روايتي درباره مسموميت و شهادت امام جواد عليه السلام، رحلت آن حضرت را مشکوک دانسته است. بنا به روايت مستوفي، عقيده شيعه بر اين است که معتصم آن حضرت را مسموم نموده است.
پارهاي از منابع اهل تسنن، اشاره بر اين دارند که امام جواد عليه السلام به ميل خود و براي ديداري از معتصم عازم بغداد شده است. در حالي که منابع ديگر، حاکي از آنند که معتصم به ابن زياد مأموريت داد تا کسي را براي آوردن امام به بغداد بفرستد. ابن صبّاغ نيز با عبارت" اِشخاص المعتصم له من المدينة" اين مطلب را تأييد کرده است.
مسعودي روايتي نقل کرده که بنا بر آن، شهادت آن حضرت به دست ام فضل، در زماني رخ داده که امام از مدينه به بغداد نزد معتصم آمده بود. ام فضل پس از شهادت امام، به پاس اين عمل خود به حرم خليفه پيوست. اين نکته را نبايد از نظر دور داشت که ام فضل در زندگي مشترک خود با امام جواد عليه السلام از دو جهت ناکام مانده بود: نخست آن که از آن حضرت داراي فرزندي نشد. دوم آن که امام نيز چندان توجهي به وي نداشت.
ام فضل يک بار (گويا از مدينه) نامهاي نگاشت و از امام نزد مأمون شکايت کرد و از اين که امام چند کنيز دارد گله نمود، ولي مأمون در جواب او نوشت: ما تو را به عقد ابوجعفر در نياورديم که حلالي را بر او حرام کنيم، ديگر از اين شکايتها نکن. به هر حال، ام فضل پس از مرگ پدر، امام را در بغداد مسموم کرد و راه يافتن او به حرم خليفه و برخورداري از مواهب موجود در آن، نشاني از آن است که اين عمل به دستور معتصم انجام شده است. و بالاخره امام جواد عليه السلام به شهادت رسيد و حرم مطهر ايشان در کاظمين عراق قرار دارد که ملجا و پناهگاه عاشقان ايشان است.
منابع:
بحارالانوار، دار احياء الترا العربي، ج 75، ص (167)
تاريخ بغداد، بيروت، دارالکتاب العربي، ج3، صص54 و55.
الارشاد، ص 323.
مروج الذهب، ج3، ص 464.